اغراق نخواهد بود اگر نوشتن را دشوارترين عمل هستي بدانيم. هرچند برخي آن را عرق ريزان روح »(فاکنر) دانسته اند اما زائيدن استعاره مناسب تري براي آن است:متولد كردن كلمات و پروراندن و روح و هستي دادن به لغات و خلق كردن فرزند و متني از واژگان كه تا عمر داريم و تاريخ برقرار است نسبت آنها به نويسنده رسيده و دامن گير او خواهد بود همان وضع حمل و زایش کلام است. گذر از سنت شفاهی وگفتاری به روش مکتوب و نوشتاری است که ما را از قابلگی ومامامی سقراط وار افکار به زائوی اندیشه ها در جهان دیالوگها بدل می سازد. زاياندان روحي كلمات، جنسيت و مرد و زن و زمان و مكان و . ودليل نمي خواهد و نمي شناسد. عشق ويافتن مناسبِ جفت جفتِ كلمات كافي است تا نطفهِ كلام، يافته و بسته و منعقد شود و خامه قلم آنها را به شكل بت عيارِ صورتگربدل كند. ليكن دشواري خلق كلام و نويسندگي (كه خداوند به او و عامل نگارشش با نون والقلم و مايسطرون سوگند می خورد) پيش و بيش از هر چيز انتخاب و شروع از مضمون و موضوع است میدان های بی معنا
جهان کتاب و دنیای کتاب ایالت جبال
گذری بر خاک خراسان
نمي ,هستي ,كلمات ,روح ,كردن ,كه ,جفتِ كلمات ,جفت جفتِ ,كلمات كافي ,كافي است ,است تا
درباره این سایت